تفکر سیستمی چیست؟ مزایای تفکر سیستمی
تفکر سیستمی به زبان ساده به ما از شناخت سیستم و تعامل بین آنها و ارتباط بین این اجزا سخن می گوید. آموزش تفکر سیستمی به ما کمک می کند که از طریق روابط بین اجزا سیستم و دانستن میزان اثرگذاری آنها بر هم در سازمان فرقی نمیکند سیستم بزرگ یا کوچ در راستای اهداف تصمیم گیری های درست داشته باشیم. زمانیکه در سیستم با چالش و مسائلی پیچیده روبرو می شویم داشتن تفکر سیستمی به ما کمک می کند تا با تسلط بر وضع موجود و ارائه راهکارهایی از طریق تعامل با سایر اجزا و عناصر سیستم، کسب و کار موفق تر و پویاتری داشته باشیم.
تفکر سیستمی یکی از اساسی ترین مسائل در جامعه محسوب می شود که با پیاده سازی آن در سطح جامعه، سازمان، خانواده یا حتی فرد تاثیرات آن به خوبی قابل مشاهده است. یکی از مشکلات اصلی بسیاری از سیستم ها که رشد و توسعه چندانی ندارند نداشتن تفکر سیستمی است. ما نیز قصد داریم در این مقاله به این سوال پاسخ دهیم که تفکر سیستمی چیست؟ مزایای تفکر سیستمی کدامند که با پیاده سازی آن در جامعه یا خانواده بتوانیم انتخاب های سالم تر و صحیح تری داشته باشیم.
سیستم چیست؟
در ابتدا لازم است بدانیم سیستم چیست؟ سیستم متشکل از مجموعه ای از عناصر است که با هم ارتباط دارند و رفتار هر یک بر دیگری تاثیر مستقیم میگذارد و همه این عناصر در راستای دستیابی به یک هدف مشترک با هم در ارتباط هستند. از آنجایی که یک سیستم از عناصر متعددی که با هم مرتبط هستند تشکیل شده، حذف هر یک از این عناصر موجب اختلال در سایر عناصر سیستم شده و بر عملکرد کل سیستم تاثیر منفی دارد. پس همه عناصر سیستم به صورت یکپارچه نقش مهمی را ایفا می کنند و برای هدفی خاص تلاش می کنند.
ویژگی های تفکر سیستمی
سیستم ها متشکل از اجزای مرتبط به هم هستند و این ارتباط باعث تاثیر عملکرد یک عنصر بر سایر عناصر در بخش های دیگر سیستم می شود. به نوعی تغییر در یک بخش بر همه بخش ها تاثیر گذار است. البته ساختار سیستم را از عملکرد سیستم می توان تشخیص داد و برای درک بهتر عملکرد سیستم در ابتدا نیاز به درک کامل از ساختار اصلی سیستم دارید تا بتوانید عملکرد های نادرست را شناسایی و اصلاح کنید.
در سیستم های پیچیده نمی توان با استفاده از روش های معمولی حل مسئله مشکلات را شناسایی و حل کرد. در این نوع سیستم ها نیاز به روش و ابزار تحلیلی است تا بتوان مشکلات پیچیده را حل کرد. یکی از اولین روش های پیشنهادی، تفکر سیستمی است. نداشتن تفکر سیستمی موجب شکل گیری مشاهدات بدون داشتن هدف یا الگویی خاص می شود و این خود موجب نتایج سطحی و ساده می شود. با داشتن تفکر و دیدگاه سیستمی نگاهی جامع به مسائل دارید که البته تفکر سیستمی همراه با ویژگی هایی است که در ادامه به آن ها پرداخته شده است.
- در صورت مشاهده مشکل و مسئله به جای اینکه به دنبال علت خارجی باشید آن را در داخل سیستم جستجو کنید.
- مسائل سیستمی قابل ریشه یابی و حل با روش های حل مسئله سطحی و معمولی نیست و برای مواجهه و حل آنها نیاز به الگو و ذهنیت سیستمی هست تا بتوانید علت مشکل را بررسی کنید.
- در صورتی که بدنبال علتی هستید بدانید که حتما یک یا چندین معلول تشکیل دهنده آن هستند.
- حل مسئله و یافتن علت نیاز به تفکر خلاقانه و پویا برای درک بهتر مسائل دارد و تفکر ایستا در این مورد کمکی نمی کند.
- در صورتیکه که برای مسئله ای راه حلی را یافتید آن راه حل نمی تواند برای مسائل دیگر استفاده شود. شما باید به دنبال علت هایی که منجر به بروز آن شده اند باشید چون مسائل نقاط مشترکی ندارند.
- با در نظر داشتن تفکر سیستمی هر مسئله ای در داخل همان سیستم حل می شود و از خارج سیستم اجازه دخالت را نمی دهید.
- سیستم همانطور که گفته شد که کار جمعی و مرتبط به هم است که با بروز مشکل در یکی از اجزاء آن کل سیستم مختل می شود، پس بدانید با مقصر دانستن یک فرد در سیستم نمی توانید بار مسئولیت را از دوش دیگران بردارید و همه افراد در سیستم در آن مسئله مسئولیت دارند و تلاش برای حل آن هم وظیفه جمعی در سیستم هست.
بیشتر بخوانید: سیستم BPMS چیست؟ مدیریت فرآیند کسب و کارها چگونه ممکن میشود؟
تفکر سیستمی به زبان ساده
همانطور که پیش از این هم گفته شد سیستم متشکل از اجزایی دارای ساختار و چارچوب منظم و قوانین مشخص است که برای تحلیل رفتار اجزای سیستم نیاز به تفکر سیستمی است. تفکر سیستمی نیز به منزله مشاهده مسئله به صورت مشکلی که به همه عناصر آن سیستم مرتبط است در جهت شناسایی ارتباط بین عناصر و مشکل و در نتیجه نقش عناصر روی هم می باشد. در واقع با داشتن دیدگاه جامع می توانیم از سیستم یک تصویر ذهنی ترسیم کنیم که از اجزای به هم مرتبط تشکیل شده و با مشاهده به تک تک آن اجزا و ارتباطشان راه حلی خلاقانه و پویا برای مسئله پیدا کنیم.
تفکر سیستمی به نوعی در نقش ابزاری است که به شما کمک می کند قبل از هر اقدامی، مشکلات را ارزیابی و بررسی کنید تا با تحلیل دقیق بتوانید تصمیم نهایی را بگیرد. افراد دارای تفکر سیستمی نیز افرادی دارای ذهنیت چالشی، خلاق و کنجکاو هستند به جای دقت به جزئیات دید کلی نسبت به مسائل دارند. تفکر سیستمی کمک می کند انسان ها با داشتن ارتباطات قوی ایده هایی پویا برای حل مسئله داشته باشند. تفکر سیستمی کمک می کند بدون داشتن دیدگاه سطحی و با درک درست از ارتباط بین اجزا تحلیل مناسبی هم ارائه دهید.
با یادگیری تفکر سیستمی و انواع تفکر سیستمی می توانید یادگیری ها و دانش خود را نظم ببخشید و برای داشتن تحلیل درست آنها را دسته بندی کنید تا در زمان درست به بهترین شکل ممکن از آنها بهره مند شوید. اغلب از تفکر سیستمی برای مطالعات علمی، منابع انسانی، پزشکی و مسائل اقتصادی استفاده می شود.
بیشتر بخوانید: 10 نرم افزار برتر مدیریت منابع انسانی (HR)
اصول و قوانین تفکر سیستمی
شناسایی مشکلات و مسائل ناشی از راهکارهای سنتی
اولین اصل در تفکر سیستمی در زمینه حل مشکلات سیستم است، همانطور اغلب افراد با حل یک مسئله و باز کردن گره کار احساس خرسندی دارند. اما گاهی اوقات بعضی مشکلات که با آن مواجه می شوید ناشی از راهکارهایی است که در گذشته با تصمیم فردی یا گروهی ایجاد شده اند. پس در اولین قدم نیاز دارید این مشکلات را با کمک سایر اعضای تیم شناسایی کرده و در پی حل آنها با خرد جمعی باشید و با استفاده از نظرات متفاوت اعضای گروه تصمیمی جامع و کامل بگیرید.
مداخله در سیستم بازخورد منفی دارد، پس همه را به مشارکت دعوت کنید
یکی از اصول تفکر سیستمی بیان می دارد که هر سیستمی که سعی در مقابله، مداخله یا مخالفت با افراد داشته باشد اجزای سیستم را دعوت به مقابله به مثل می کند و در واقع آنها را به مبارزه می طلبد. به طور مثال اگر به تصمیماتی که دولت برای حل مسئله می گیرد دقت کنید همیشه نتیجه معکوس میدهد مثلا طرح خرید خودرو از طریق قرعه کشی که موجب افزایش چند برابری قیمت خودرو شد. پس هر وقت فشار در سیستم باشد منتظر عواقب آن هم باید باشید، به جای این کار در خود سیستم به دنبال راه حل باشید. سیستم فعال اعضای تیم را دعوت به مشارکت می کند تا جایی که هر یک از افراد سیستم به دنبال منافع مشترک خود تلاش می کنند و ایده هایی در جهت رفع مشکلات ارائه می دهند.
همچنین بخوانید: معرفی نرم افزار حضور غیاب تحت وب کسرا
به جای حل مشکلات به دنبال اثرات آن هستید!
سازمان ها اغلب به جای اینکه مشکل را حل کنند به اثرات آن مسئله توجه می کنند، در حالیکه از طریق مشارکت با اعضای سازمان می توانند تا حد زیادی از بار منفی مسائل بکاهند. با ایجاد محیطی امن و آرام تنش را در سازمان کاسته و با ایجاد اعتماد بین افراد به آنها برای ارائه راهکار و شکل گیری و تقویت استعدادها فرصت می دهید.
سعی در حل همه مشکلات از یک راه ممکن نیست
این قانون در تفکر سیستمی تحت عنوان قانون ابزار یاد می شود. در اغلب موارد زمانیکه راه حلی برای یک مسئله اثربخش است آن را برای سایر موارد هم بکار می بریم و زمانی مسئله ساز می شود که از این راه حل ها برای مشکلات اساسی استفاده کنیم. درحالیکه با همفکری اعضای تیم می توانید با استفاده از دیدگاه و نظرات افراد صاحب نظر، راه حل های درست و اصولی تری ارائه دهید و به جای یک ابزار چندین ابزار متنوع داشته باشید.
سرعت عمل بالای سیستم همیشه به معنای نتیجه گرایی نیست
برخی مدیران سازمان نسبت به سرعت عمل و کارایی سیستم نگرانی هایی دارند و برای سرعت بخشیدن به سیستم گاهی از مشاور فروش و … راهنمایی و اصلاحات می خواهند در حالیکه این اصلاحات کوتاه مدت آسیب هایی را به سیستم وارد می کند که تا مدت ها با آن سر و کله میزنید. سیستم و اعضا نیاز به گذر زمان و محیط امن و آرام دارند تا با تنفس و تطبیق خود با محیط نتایج بهتری بگیرند.
بیشتر بخوانید: منظور از روش تجزیه و تحلیل swot چیست؟ | آشنایی با ماتریس swot
ارتباطات قوی با اعضای تیم و فرصت برای بازخورد مناسب
تا حالا پیش آمده که با کسی تماس بگیرد اما جواب نگیرید و به جای اینکه صبر کنید تا او با شما تماس بگیرد چندین بار پشت سر هم با او تماس بگیرید یا پشت فرمان بی علت دست روی بوق بگذارید، در حالی که می دانید فرقی در نتیجه ندارد! سیستم هم به همین شکل است اگر با اعضای تیم ارتباطات قوی و سالم نداشته باشید برای پسخگویی به علت مشکلات نیز فرصت کافی ندارید و قطعا نتیجه مطلوب را هم نمی بینید. پس ارتباطات قوی داشته باشید و فرصت عکس العمل درست را به اعضای تیم بدهید.
گاهی تغییرات جزئی منجر به نتایج بزرگی میشود طوری که نمی توانید تشخیص دهید که تغییرات در کجا ایجاد شده است!
این اصل از تفکر سیستمی می گوید که ابتدا اهداف و ماموریت سیستم را بشناسید و اعضای تیم نسبت به این ارزش ها و اهداف آگاه باشند. با شناخت اهداف می دانید که هر تغییری حتی خیلی کوچک اما هوشمندانه منجر به نتایج خوبی خواهد شد. با شناخت سیستم و داشتن افرادی که به سیستم آشنا هستند اهرم خرد جمعی را برای مواجهه با مسائل را به همراه دارد.
تغییر دیدگاه نسبت به سیستم
دیدن نیمه خالی به جای پر، یا داشتن نظر سیاه مطلق یا سفید همیشه جواب نمی دهد. شاید شما فکر میکنید از بین دو راه حل اولی یا دومی یکی مناسب باشد در حالی که شاید راه حل هایی بهتر هم هست. با تغییر دیدگاه و داشتن جنبه های متنوع برای مواجهه با مشکلات دست شما را برای ارائه راه حل هایی بهتر باز می گذارد.
داشتن دیدگاه جامع و کل نگر به سیستم
کلی نگاه کردن و بررسی همه ابعاد در کنار استقبال از نظرات افراد و مشارکت دادن آنها در تصمیم گیری ها نقش موثری در یافتن مشکلات سیستم و یکپارچگی آن دارد.
نمی توانید همه چیز را کنترل کنید پس از سرزنش خود دست بردارید
قانون دیگری که در تفکر سیستمی وجود دارد این است که همه افراد و تصمیمات آنها در ارتباط مستقیم با هم هستند و عملکرد یکی بر دیگری تاثیر مستقیم می گذارد. پس در مواجهه با مشکلات سیستم از سرزنش خود یا انداختن تقصیر بر گردن کسی خودداری کنید و بدانید همه چیز تحت کنترل شما نیست. برای بهبود این روند ریسک پذیر باشید و با مشارکت افراد خلاق و با تجربه تصمیم های گروهی بگیرد و تعادل سیستم را حفظ کنید.
بیشتر بخوانید: فرهنگ سازمانی چیست؟
چگونه تفکر سیستمی را در خود تقویت کنیم؟
چنانچه به دنبال تقویت تفکر سیستمی در خود هستید باید از پایه های سیستم شروع کنید. عواملی که منجر مسائلی شده اند را شناسایی کنید. با درک مفهوم علت و معلول تسلط بیشتری برای حل آنها خواهید داشت. در اولین گام نیاز به درک مرحله به مرحله مسائل با جزئیات آن هستید به طوری که حتی مواردی که اغلب اوقات از قلم می افتد را هم در نظر بگیرید. پیاده سازی اصولی مهارت های تفکر سیستمی در همه ابعاد سیستم تا جایی که تفکر سازنده و منجر به نتایج مطلوب شود.
برای تقویت تفکر سیستمی و یادگیری قوانین تفکر سیستمی نیاز به آشنایی و یادگیری مهندسی فکر است. مهندسی فکر خود سیستمی است که با اثبات خود سیستم های دیگر را نیز تحلیل می کند. برای این موضوع نیاز به برنامه ریزی و زمانبندی دقیقی است که ضمن یادگیری تفکر بتوانید با آگاهی کامل از آن استفاده کنید. در واقع با تفکر سیستمی شما توانایی درک بهتر روابط افراد، سازمان ها و تصمیمات آنها را خواهید داشت.
هر شخصی به طور کلی حداقل در دو سیستم خانواده و اجتماع حضور دارد وبا اینکه رفتارهای شخصی فرد فقط در زندگی خود او موثر است و شاید تاثیری در جامعه نداشته باشد اما به خود فرد آسیب می زند.اما برخی از اعمال تاثیر مستقیمی در خانواده و جامعه دارد. به طور مثال فرد با سیگار کشیدن کمترین آسیبی که میزند به بدن خود است، حال در نظر بگیرید در جمع خانواده سیگار را مصرف کند ، دود حاصل از آن خواه ناخواه برای اطرافیان مضر است و حتی ممکن است موجب تاثیر و عادات منفی در آنها هم شود. این فرد در صورت یادگیری تفکر سیستمی شاید این عادات اشتباه را کنار بگذارد.
همه تصمیمات در سطح خانواده و جامعه به همین شکل است و نفع و ضرر آن هم تقریبا شامل همه می شود. پس اینکه تحلیل سیستمی را بدانید و تصمیمات درست بگیرید قطعا فواید ان برای همه هست و با مسئله ای هم روبرو نمی شوید. در سازمان هم به همین شکل رفتار یکی از اجزا و عناصر سیستم بر سایرین تاثیر مستقیم دارد و منجر به نتایجی می شود که تا مدت ها همه سیستم را با چالش هایی روبرو می کند، پس یادگیری و تقویت تفکر سیستمی لازمه هر سازمانی است. در ادامه چند نکته که به شما در تقویت تفکر سیستمی کمک می کند و در یادگیری تفکر نقش زیادی دارد بیان شده است:
1. تقویت مهارت ها
با شرکت در دوره های حضوری یا آنلاین، همایش ها ، مطالعه مقاله و کتاب یا گفتگو با صاحبنظران و کمک گرفتن از بیزینس کوچ ها ضمن یادگیری از افراد و تیم های مختلف مهارت های خود را تقویت کنید.
2. فرضیه ها و ذهنیت های غلط را پیدا کنید
داشتن پیش فرض های ذهنی اغلب اوقات یکی از اولین موانع پیش رو برای داشتن درک درست از مسائل است. پس داشتن تعصبات و ذهنیت های اشتباه ضمن از بین بردن خلاقیت در شما از رشد و ایده یابی هم جلوگیری می کند. با به چالش کشیدن پیش فرض های ذهنی ایده های خلاقانه را ارائه دهید.
3. تعیین ارزش ها و چشم اندازها
در سیستمی که ارزش ها و چشم اندازهای آن به درستی تعریف نشده باشد سیستم با شکست مواجه می شود. باید بدانید به دنبال چه هدفی هستید تا انگیزه مشارکت را داشته باشید. ترسیم چشم انداز سازمان یکی از اولین گام ها برای پیشرفت کسب و کار و ایجاد انگیزه در افراد است.
4. یادگیری مشارکتی
یادگیری مشارکتی در قالب یک تیم تخصصی دید وسیع تری از مسائل را به شما می دهد و توانایی درک بهتری دارید. با تسلط و تمرکز بیشتر یادگیری ها را پیاده سازی می کنید.
5. اجرای تفکر سیستمی
برای اجرای تفکر سیستمی در سازمان نیاز به یادگیری تیمی و به روزرسانی این یادگیری ها به طور پیوسته است که با درک خوب از مسائل و فکر راجع به آن به ارزیابی دقیق مدل ها و کشف پتانسیل های موجود می پردازید. در مقابله با چالش های موجود در سیستم ضمن اینکه به آنها تسلط دارید قطعا نتایج روبه پیشرفتی خواهید گرفت.
تفکر سیستمی در کجا کاربرد دارد؟ انواع تفکر سیستمی
سازمان ها با کمک تفکر سیستمی، بدون از دست دادن زمان و هزینه بهترین عملکرد را برای انجام کارها دارند. تفکر تحلیلی سیستمی افرادی را آموزش می دهد که با بالاترین کارایی به نتایج مطلوب برسند. از این رو تفکر سیستمی کاربردهای متعددی در حوزه های مختلف دارد که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- ایجاد فرصت های شغلی جدید
- داشتن دیدگاه جامع نسبت به وضعیت اقتصادی و تجاری
- درک بهتر چالش ها و مسائل ناشی از تغییرات در سیستم
- رفع مشکلات و مسائل سخت
- ایجاد چشم اندازهای نو برای کسب و کار از طریق تحلیل سیستمی
- گسترش دیدگاه ها برای داشتن تعاملات بیشتر به جای بررسی هر یک از اجزاء سیستم
- توانایی مقابله با مسائل در سیستم با ارتقای تفکر تحلیلی سیستمی در شرایط پیچیده
- تفکر سیستمی برای حل مسائلی که با گذشت زمان و انجام اصلاحات پیچیده تر می شوند
- یکی از ویژگی های تفکر سیستمی ارائه راهکارهای درست برای مسائل بدون راه حل مشخص است
انواع تفکر سیستمی
تفکر سیستمی پویا
در این نوع از تحلیل سیستمی مسائل به صورت یک الگوی رفتاری در نظر گرفته می شود. در تفکر سیستمی پویا مشکلاتی که در طول زمان اتفاق می افتد اهمیت دارد. برای پیاده سازی تفکر پویا در سیستم می توان از نمودارهای زمانی استفاده کرد به این طریق که بدانیم در یک بازه زمانی مشخص انجام یک کار منجر به چه نتایجی می شود و در طول زمان چه تاثیری بر سیستم دارد.
تفکر سیستمی با در نظر گرفتن سیستم به عنوان علت
در این نوع از تفکر سیستمی، سیستم به عنوان عامل اصلی در نظر گرفته می شود و نتایج اتفاقات داخل سیستم بر عهده فردی است که مدیریت آن را برعهده دارد. برای بهبود این نوع از تفکر تحلیل سیستمی بهتر است به جای مقصر دانستن عوامل خارجی خود را مسئول بدانید و به این سوال پاسخ دهید که چه کاری انجام دادید که منجر به این اتفاق شد؟
تفکر تحلیلی سیستمی جنگل بین
برخی مواقع برای تسلط بهتر به مسائل نیاز داریم جزئیات مسائل را بدانیم. این نوع از تفکر را اصطلاحا تفکر درخت به درخت گفته می شود. در این نوع تفکر با دسته بندی جزئیات تصویری از سیستم را برای خود ترسیم می کنید. تفکر جنگل بین بر شباهت ها تمرکز دارد و با کشف نقاط اشتراک افراد در سیستم نسبت به کشف استعدادها بر بهبود عملکرد آنها کمک می کند.
تفکر سیستمی عملیاتی
در این نوع از تفکر سیستمی به دنبال یافتن عوامل و نتایج حاصل از عامل متمرکز است و به چگونگی این تاثیر توجهی ندارد.
تفکر سیستمی حلقه بسته
در تفکر سیستمی حلقه بسته به علت مسائل به چشم فرایند دائمی نگاه می شود و با شناسایی هر عامل نحوه تاثیر آن بر دیگر عوامل بررسی می شود. به جای یافتن یک علت به عنوان عامل اصلی به نحوه یافتن و اثرگذاری همه عوامل در بلند مدت بیندیشید.
تفکر سیستمی اندازه گیری
این نوع از تفکر به اندازه گیری داده های موثر بر کسب و کار دقت دارند البته مواردی هم هست که هیچ زمان نمی توان آنها را اندازه گیری کرد. این نوع عوامل باید شناسایی و با کمی سازی آنها در سازمان متوجه می شوید که چه عوامل و متغیرهایی با گذشت زمان در سازمان کنار گذاشته شده اند. بطور مثال میزان مسئولیت پذیری را نمی توان اندازه گیری کرد اما با کمی سازی آن می توان تاثیر آن را بررسی کرد.
تفکر تحلیلی سیستمی علمی
تفکر سیستمی از نوع علمی با تحقیق و بر مبنای دانش می توان نتیجه گرفت که برای پیشرفت علمی باید اشتباهات را کنار گذاشت. تفکر سیستمی بر آن است که همیشه سیستم در حال آزمون و خطا باشد تا آنچه در گذر زمان اشتباه بوده را حذف و مدل ها را اصلاح کند. به جای نمایش آمار و ارقامی که درک آن سخت است اعدادی را نشان می دهد که قابل فهم باشد. با مدل سازی سیستم آن را در شرایط مختلف می سنجد که ببیند مدل تحت چه شرایطی چگونه کار می کند.
تفکر سیستمی در سازمان
تفکر تحلیل سیستمی به سیستم از ابعاد مختلف نگاه می کند و از داشتن دیدگاه تک بعدی اجتناب می کند. به جای تک رای بودن و استفاده از فکر یک شخص اعتقاد به مشارکت و همکاری افراد در سازمان دارد. ساختار صحیح برای یک سیستم ساختاری است که همه اجزا و افراد در آن با هم در ارتباط و تعامل صحیح باشند و براساس چشم انداز سازمان به دنبال دستیابی به اهداف مشترک فعالیت کنند. در عین حال که تفاوت هایی در بین اجزا سیستم وجود دارد می توانند به سمت یک نقطه مشترک و اهداف مشترک حرکت کنند.
تفکر سیستمی در مدیریت
بهره مندی از قوانین تفکر سیستمی در مدیریت برای گرفتن تصمیمات درست و به موقع کمک زیادی می کند. تصمیمات بر اساس اتفاقات درون سیستم گرفته می شود. تفکر سیستمی به شما در بررسی و برنامه ریزی دقیق آموزش کارکنان، زیرساخت های سازمان و پتانسیل های شغلی افراد کمک می کند. سازمان ها در پاسخ به عوامل داخلی و خارجی و ایجاد فضای رقابتی سالم برای حضور در بازار مخاطبان اقدامات قابل انجام در زمان حال و آینده را بررسی می کنند. تفکر سیستمی با پیشگیری از هدر رفت وقت و هزینه کمک می کند همه بخش های سازمان به صورت پویا و در تعامل با هم فعالیت کنند.
تفکر تحلیل سیستمی به عنوان یکی از گامهای اصلی توسعه کسب و کار با تقسیم سیستم به اجزای به هم پیوسته اثرگذاری عملکرد هر جزء بر اجزاء دیگر سیستم را بررسی می کند. تفکر سیستمی نقش اساسی در شکل گیری زیرساخت های سازمان و داشتن یک سیستم منظم و هماهنگ دارد. همانطور که گفتیم هر سیستم واحد از مجموعه ای از اجزا به عنوان زیر مجموعه تشکیل شده که تفکر سیستمی به مطالعه و شناسایی روابط مستقیم و غیرمستقیم این زیرمجموعه ها می پردازد. سیستم علاوه بر تاثیر از عوامل خارجی، از عملکرد یکی از اجزا زیرمجموعه بر دیگری هم تاثیر پذیر است.
بیشتر بخوانید: سیستم ERP چیست؟ همه چیز در مورد برنامه ریزی منابع سازمانی
تفکر سیستمی در خانواده
تفکر سیستمی در سطح خانواده هم قابل پیاده سازی است به طوری که اعضای یک خانواده به عنوان اجزاء اصلی سیستم با وجود تمام تفاوت ها و اختلاف نظرها با هم ارتباط و تعامل مستقیمی دارند و با یادگیری مهارت های ارتباطی می توانند خانواده ای سالم باشند. همانطور که میدانید بسیاری افراد موفق در جامعه جایگاه مناسبی در خانواده های خود ندارند و شأن اجتماعی شان تاثیری بر تعامل خانوادگی آنها نداشته است.
با در نظر گرفتن خانواده تحت عنوان یک سیستم می توان اینطور بیان کرد که رفتار یکی بر دیگر اعضای خانواده هم تاثیر مستقیم دارد و برای بهبود روابط باید همه اعضای خانواده همدل و کوشا باشند. در نتیجه با داشتن تفکر سیستمی و اصلاح نوع تفکر می توانید رفتار سیستمی را در سطح خانواده هم پیاده سازی کنید تا جایی که در مواجهه با مشکلات و مسائل درون خانواده با نگاه جامع و بررسی علل آن در پی عدم تکرار آن خواهید بود و با از بین بردن تنش در بین افراد خانواده مسئله را از ریشه حل می کنید.
تفکر سیستمی در زندگی شخصی
تفکر سیستمی با تغییر در نگرش شخص منجر به آینده نگری و پیش بینی عواقب تصمیمات می شود. یعنی شما با رعایت قوانین تفکر سیستمی قبل از عملیاتی کردن تصمیم به نتایج آن می اندیشید. یا اگر تصمیمی گرفتید که منتج به نتایج مطلوبی نشد می توانید با استفاده از تفکر سیستمی بسیاری از مسائل را حل و فصل کنید. در مجموع تفکر سیستمی منجر به تصمیمات عاقلانه ای در زندگی شخصی فرد می شود. با آموزش تفکر سیستمی قبل از ورود به جامعه آنها برای مقابله و روبرویی بهتر با مسائل آماده خواهند شد.
برای بهره مندی درست از تفکر سیستمی در زندگی شخصی نیاز است که نگرش جزء به کل داشته باشیم و همه سیستم را با دقت بررسی کنیم. با استفاده از تفکر سیستمی در زندگی شخصی با تحلیل رفتارهایمان به عنوان عضوی از جامعه از تاثیر رفتار و گفتارمان غافل نمی شویم. خانواده را جزئی از سیستم جامعه بدانیم و براساس قوانین تفکر سیستمی که از تاثیر اجزا سیستم بر هم، صحبت شده می دانیم که هر یک از رفتار ما در کل سیستم جامعه تاثیرگذار خواهد بود.
بعنوان مثال برای پیاده سازی تفکر سیستمی در زندگی شخصی بدن خود را یک سیستم فرض کنید که با استعمال دخانیات نه فقط یک عضو که همه اعضای این سیستم دچار مشکل خواهند شد. پس برای داشتن سیستم و زندگی سالم نیاز به اجزا یا اعضای سالم در بدن دارید. در رفتارهای خود بیشتر بیندیشید و از خود سوال کنید که آیا این رفتار شما را به رسیدن به هدف کمک می کند یا خیر؟ آیا با این رفتار منجر به نتایج منفی و ضرر و زیان به سیستم میشوم یا خیر؟ آیا قبل از اقدام به این کار به اندازه کافی آن را بررسی کرده ام؟
بیشتر بخوانید: مدیریت نسل زد Z؛ همه چیز در مورد نسل زد
مثال تفکر سیستمی
در ادامه با بیان برخی موارد در قالب مثال تفکر سیستمی را بررسی کرده ایم:
فرض کنید در حین رانندگی و بدون تفکر سیستمی چراغ راهنما نزنید و عبور کنید یا تغییر جهت بدهید هیچ فکر کرده اید چه مسائلی با همین حرکت به ظاهر کوچک پیش خواهد آمد؟ احتمال پیش آمدن تصادف، افزایش ترافیک ، ضایع شدن حق دیگران و….
در مثال دیگری صف نانوایی را در نظر بگیرید که خارج از صف از بقیه جلوتر بایستید تا زودتر نان گرفته و کارتان انجام شود. تفکر سیستمی را اجرا نکرده و فکر نکردید که وقت دیگران هم ارزشمند است، یا به هر دلیلی عجله دارند و شما با ضایع کردن حق آنها موجب ایجاد مشکل و اختلال در این سیستم می شوید.
در استفاده از منابع طبیعی مانند آب اسراف می کنیم و بدون داشتن تفکر سیستمی لحظه ای به نسل های بعد از خود فکر نمی کنیم. به این فکر نمی کنیم که شاید افرادی در سایر نقاط کشور همین لحظه از این نعمت برخوردار نیستند به این علت که ما در مصرف این منابع اسراف می کنیم. و بسیاری مثال های دیگر که با نگاهی به جامعه و زندگی خود به خوبی متوجه آن خواهیم شد.
سخن پایانی پیرامون تفکر سیستمی
تفکر سیستمی به زبان ساده به ما از شناخت سیستم و تعامل بین آنها و ارتباط بین این اجزا سخن می گوید. آموزش تفکر سیستمی به ما کمک می کند که از طریق روابط بین اجزا سیستم و دانستن میزان اثرگذاری آنها بر هم در سازمان فرقی نمیکند سیستم بزرگ یا کوچ در راستای اهداف تصمیم گیری های درست داشته باشیم. زمانیکه در سیستم با چالش و مسائلی پیچیده روبرو می شویم داشتن تفکر سیستمی به ما کمک می کند تا با تسلط بر وضع موجود و ارائه راهکارهایی از طریق تعامل با سایر اجزا و عناصر سیستم، کسب و کار موفق تر و پویاتری داشته باشیم.
در زندگی روزمره و خانواده نیز همانطور که پیش از این گفته شد تفکر سیستمی جایگاه و نقش ویژه ای دارد که با یادگیری و آموزش دادن به افراد خانواده از طریق درک بهتر مسائل و با پایبندی به اصول و قوانین تفکر سیستمی از ایجاد مشکل جلوگیری کرده یا سعی در حل آن ها داشته باشیم. در سطح جامعه هم با رعایت تفکر سیستمی و احترام به حقوق دیگران با دقت و آینده نگری بیشتری به مسائل نگاه می کنیم تا جایی که با آموزش تفکر تحلیل سیستمی می توانیم از اصول و قواعد آن در همه ابعاد زندگی بهره مند شویم.