خودشکوفایی چیست؟ بررسی 7 ویژگی انسان های خودشکوفا

خودشکوفایی (self actualization) یکی از مهم ترین مولفه هایی است که انسان های موفق توانسته اند با تلاش خود به آن دست یابند. منظور از خودشکوفایی توانایی تحقق استعدادهای ذاتی یک فرد است. انسانی که به مرحله خودشکوفایی رسیده است در واقع به آنچه توانایی و قابلیت آن را دارد جامعه عمل پوشانده است. او توانسته است استعدادهای درونی خود را شکوفا کند و به خوشبختی برسد. در ادامه به معرفی هفت ویژگی انسان های خودشکوفا می پردازیم.

منظور از خود شکوفایی چیست؟

معنی کلمه خود شکوفایی اشاره به بهبود و پیشرفت سریع دارد. این پیشرفت و شکوفایی می‌تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد اما به هرحال مهم‌ترین عامل در آن نیروی محرکه‌ای است که توسط خود فرد ایجاد می‌شود. تعریف علمی خود شکوفایی مقداری متفاوت است و از دیدگاه روان شناسان و محققین، مفهوم خود شکوفایی اشاره به بهره‌گیری از توانایی‌های بالفطره افراد دارد. انسان خارق العاده‌ترین‌ موجود عالم طبیعت است و پتانسیل‌های فراوانی دارد. توانایی‌ها و استعدادهای انسان در صورت فعال شدن می‌تواند زندگی خود، اطرافیان و حتی جامعه را تحت تاثیر قرار دهد‌. می‌توان گفت که بهره‌گیری و فعال کردن استعدادهای بالقوه توسط خود فرد، مترادف خودشکوفایی و رشد شخصیت فرد است.

فلسفه خودشکوفایی چیست؟

خود شکوفایی مسئله مهمی است که به همین دلیل از دیدگاه‌های مختلفی مورد بررسی قرار می‌گیرد. فلسفه خود شکوفایی کاملا فطری بوده و از زمان خلقت در وجود افراد نهادینه شده است. انسان می‌تواند با بهره‌گیری از موهبت‌هایی که در وجودش وجود دارد، خود را از شرایط سخت برهاند و نه تنها نیازهای اولیه خود را برطرف کند، بلکه به اهداف والاتر بیندیشد. مهم‌ترین نقطه نظرات مطرح شده راجع به خودشکوفایی موارد زیر هستند.

خودشکوفایی افلاطون

افلاطون که به عنوان یک فیلسوف سرشناس شناخته می‌شود، سکس از اولین نظریات را در مورد خودشکوفایی ارائه داده است. او اعتقاد دارد که انسان برای به سرانجام رساندن کارها و رسیدن به حد کمال خود نیاز به یک نیروی خودانگیختگی دارد. سرمنشا این نیرو هنگامی ایجاد می‌شود که شما بتوانید پاسخ دهید: که هستید؟ چه هدفی دارید؟ و به چه دلیل این هدف را دنبال می‌کنید؟

خودشکوفایی ارسطو

ارسطو اعتقاد دارد انسان می‌تواند در 3 سبک زندگی خوشحال باشد. اول: اهمیت به خود، آزادی بدون حصر و استفاده از منابع. دوم: برخورداری از آزادی نسبی و زندگی مسئولانه با انجام وظایف محوله. سوم: سبک زندگی بر پایه خردورزی، اندیشه و کسب علم. ارسطو بلور داشت که انسان برای دستیابی به خودشکوفایی و حد کمال خود باید از هر 3 نوع این سبک‌ها برخوردار باشد.

خودشکوفایی ویلیام جیمز

یکی از جدیدترین نقطه نظرات در رابطه با خودشکوفایی متعلق به ویلیام جیمز است که یکی از فیلسوفان معاصر و پدر علم روانشناسی آمریکا است. او اعتقاد دارد انسان با استقامت، کنترل افکار و داشتن هدف و عزت نفس می‌تواند به خودشکوفایی برسد. نظرات او بیشتر بر پایه داشتن عزت نفس است که به عنوان پیش نیاز خودشکوفایی در نظر گرفته می‌شود. جیمز معتقد بود که از نفس حاصل نسبت ادعا و آرزوها به موفقیت‌های انسان است.

انواع نظریه‌ها و الگوهای مهم جهان درمورد خودشکوفایی کدام ‌اند؟

به جهت اهمیت فراوان مبحث خودشکوفایی، راه‌های مختلفی برای رسیدن به آن مطرح شده است. این مفاهیم معمولا توسط افراد آشنا با روان شناسی انسان‌گرا مطرح شده است‌ در ادامه مهم‌ترین نظریه‌های مطرح شده را در این خصوص مطرح می‌کنیم.

خودشکوفایی در هرم مازلو

یکی از مشهورترین نظریه‌های مطرح شده برای رسیدن به این هدف، هرم خودشکوفایی مازلو است. ابراهام مزلو ابداع کننده این شیوه بوده است. او ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا را برعهده داشت و یک نظریه پرداز ماهر بود. ویژگی افراد خودشکوفا از نظر مازلو در یک هرم طبقه بندی می‌شود. این هرم دارای سلسله مراتبی است که در مقالات گذشته به آن اشاره کرده‌ایم. در این هرم هر پله پیش نیاز رسیدن به پله بالاتر است و خودشکوفایی در نوک قله جای دارد. در ادامه به صورت خلاصه پله‌های هرم مازلو را ذکر می‌کنیم.

• نیازهای فیزیکی: نیازهای فیزیکی ازجمله احتیاجات مهم است. غذا، خوراک، پوساک، سلامتی و.. همگی در این دسته قرار دارند.
• امنیت: پله بعدی نیاز به امنیت است. امنیت فکری، غذایی و موارد مشابه در است دسته قرار می‌گیرند. شما باید یک ثبات نسبی راجع به مسکن، وضعیت سلامتی، امنیت نظامی و… داشته باشید تا بتوانید به مراتب بالاتر فکر کنید.
• نیازهای اجتماعی: مهم‌ترین نیاز اجتماعی عشق است. نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن توسط اطرافیان در این دسته جای می‌گیرد.
• احترام و رضایت: در ادامه افراد باید احساس رضایت درونی نسبت به خودشان داشته باشند. به بیان دیگر عزت نفس آن‌ها به قدر کافی بالا باشد.
• خودشکوفایی: در نهایت آخرین پله این قله را Self Actualization تشکیل می‌دهد. خودشکوفایی ابراهام مزلو در آخرین مرحله قرار دارد. این بدان معنا است که شما برای رسیدن به خودشکوفایی ابتدا باید با توجه به شرایط خودتان بتوانید سطوح پایین‌تر را فراهم کنید.

ویژگی افراد خودشکوفا از نظر راجرز

یکی دیگر از نظریه‌های مشهور و کارآمد در آموزش خودشکوفایی به کودکان و بزرگسالان، بر اساس نظریه شخصیت راجرز است. این نظریه توسط راجرز بیان شد و تفاوت مهم آن با دیدگاه‌ روانشناسانی مثل فروید و یونگ در تاکید بر شخصیت وجود خود فرد است. از نظر راجرز دو نوع “خود” برای هر شخصیت وجود دارد. یکی آن خودی است که بر اساس واقعیت فرد و شخصیت که الان دارد، توصیف می‌شود. دیگری بر اساس تصویری است که فرد از بهترین نسخه خودش دارد. درواقع والاترین هدف و شخصیتی که یک فرد برای خودش متصور می‌شود، در این قسمت جای می‌گیرد. خلاصه نظریه راجرز به این نکته اشاره دارد که: هنگامی‌که بالاترین هماهنگی بین این دو نوع خود وجود داشته باشد، شخص به خودشکوفایی رسیده است. راجرز خودشکوفایی را در ادامه یک‌سری کنش‌ها می‌داند که در ادامه توضیح داده‌ایم:

• پذیرش تجربیات: افراد تجربیات گذشته خود را براساس هم‌پوشانی آن‌ها با بهره‌وری حداکثری خود مقایسه می‌کنند؛ اگر این هم پوشانی زیاد باشد، از آن تجربه به عنوان یک اتفاق خوشایند و‌موفقیت‌‌آمیز یاد می‌کنند و بالعکس. راجرز خودشکوفایی را نتیجه پذیرفتن این تجربیات و قبول آن‌ها فارغ از خوب یا بد بودنشان می‌داند.
• غرق در حال بودن: یک فاکتور مهم و مشترک مطرح شده در تمامی نظریات خودشکوفایی، غرق شدن درحال است. منظور این است که شما به صورت کامل در لحظه خود باشید. طبیعی است که این لحظه می‌تواند خوب یا بد باشد.
• خلاقیت: یک ویژگی مهم افراد خودشکوفا خلاق بودن آن‌ها است. خلاقیت در نتیجه غرق شدن در حال، برخورداری از نیازهای اولیه و علاقمندی به کار رخ می‌دهد.

خودشکوفایی سلیگمن

مفهوم خودشکوفایی از نظر روانشناسان‌ مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از این روانشناسان سلیگمن نام دارد که یک انسان شناس خبره است. خودشکوفایی از دیدگاه سلیگمن مشخصه‌هایی دارد که در این بخش به آن‌ها اشاره می‌کنیم. او اعتقاد دارد برای رسیدن به خودشکوفایی شما باید در وهله اول خودتان را دوست داشته باشد و به مراقبت از خود بپردازید. منظور از مراقبت حفاظت در برابر اخبار منفی، اصطکاک با افراد منفی‌گرا و… است. سپس باید نقاط قوت خود را پرورش دهید تا بتوانید از آن‌ها در جهت خودشکوفایی خود استفاده کنید. سلیگمن معتقد است شما باید در ابتدا انتظار زیاد و غیر معقول از خود نداشته باشید؛ چرا که این موضوع می‌تواند باعث سرخوردگی شما شود. در ادامه شما با کمک کردن به دیگران می‌توانید احساس رضایت و عزت نفس را درخوردتان پرورش دهید و به خودشکوفایی برسید.

معرفی انواع خودشکوفایی

خودشکوفایی تعریف مشخصی دارد؛ اما بسته به موقعیت، سن، دین و… می‌تواند مقداری متفاوت باشد. این تفاوت‌ها جزیی هستند. توضیح بیشتر اینکه مسیر رسیدن به خودشکوفایی و فاکتورهایی که ذکر کردیم، همیشه کارامد هستند صرفا ممکن است در جزییات تفاوت‌هایی ایجاد شود. شاید جالب باشد بدانید که خود شکوفایی در آثار سعدی یکی از قدیمی‌ترین منابع موجود راجع به این موضوع است.

خودشکوفایی اسلامی

خودشکوفایی اسلامی یکی از انواع رسیدن به Self-actualization است که با توجه به مفاهیم ذکر شده در احادیث و روایات هدایت می‌شود.

خودشکوفایی مثبت گرا

یکی دیگر از انواع خودشکوفایی، خودشکوفایی مثبت گرا است که برپایه مفاهیم جدید روانشناسی مثل نظریه راجرز و مزلو طرح می‌شود.

خودشکوفایی در سازمان

خودشکوفایی در سازمان می‌تواند بشدت کاربردی دارد؛ چرا که امروزه خودشکوفایی در سازمان‌ها می‌تواند روی عملکرد کارکنان تاثیر بگذارد و آن‌ها را به سمت تعامل بیشتر، خلاقیت و افزایش راندمان کاری هدایت کند.

بیشتر بخوانید: زبان بدن چیست؟

مهمترین ویژگی انسان های خودشکوفا

۱) ادراک صحیح و عینی از واقعیت

یکی از مهمترین ویژگی در میان هفت ویژگی انسان های خودشکوفا، شناخت صحیح و عینی از واقعیت پیرامونی است. افراد خودشکوفا و بهنجار جهان پیرامونی خود را آنچنان که دوست دارند یا نیاز دارند نمی بینند بلکه واقعیت آن را درک می کنند. این افراد با توهمات و آرزوهای دور و دراز خود زندگی نمی کنند. افرادی که به خودشکوفایی کامل شخصیت خود رسیده اند نه تنها جهان و افراد پیرامون خود را آنچنان که هست می بینند، بلکه جهان و افراد را آنچنان که هستند می پذیرند؛ و مهم تر از آن بر مبنای این واقعیت تصمیم می گیرند و زندگی می کنند. به عبارت دیگر آن ها در مورد جهان پیرامونی خود هر چیزی را سر جای خود می گذارند.

به عنوان مثال افراد خودشکوفایی که دستی در موسیقی دارند تصور صحیحی از تبحر خود در این رشته هنری دارند و خود را با توهم باخ یا موتسارت بودن سرگرم نمی کنند. این افراد می دانند چقدر به حیطه هنری خود تسلط دارند و هر لحظه در تلاش اند بهتر و بهتر شوند. در مقابل شخصیت های ناسالم و نابهنجار جهان و افراد پیرامون خود را با قالب های ذهنی خود درک می کنند. آن ها عینکی کثیف و بی کیفیت بر چشم دارند که اجازه دیدن حقایق را به آن ها نمی دهد. این افراد حقیقت را بر حسب نیاز خود بر چسب می زنند و با تصویر ذهنی خود زندگی می کنند. هر لحظه خود را به عبث باخ یا موتسارت یا… می بینند و در این توهم غوطه ور می شوند.

۲) پذیرش خود و دیگران

افراد خودشکوفا افرادی هستند که قادرند نقاط ضعف و قوت خود و دیگران را به خوبی درک کرده و بپذیرند. این افراد نیز معایبی دارند اما از داشتن آنها احساس شرمساری نمی کنند. بلکه در پی رفع این معایب بر می آیند. علاوه بر اینT این افراد نقاط قوت و ضعف دیگران را نیز به خوبی درک می کنند. و در جهت الگوگیری از نقاط قوت آن ها و کمک به رفع نقاط ضعف دیگران هستند. افرادی که به مرحله خودشکوفایی رسیده اند نیازی به زدن ماسک های تصنعی بر چهره خود نیستند. نیازی ندارند دست به تحریف یا وارونه سازی خود برای دیگران بزنند. و مهم تر از آن حالت تدافعی نداشته و در یک کلام با خود در صلح و آشتی اند. این افراد با توجه به قدرت پذیرش و همدلی خود در مقابل دیگران صبور و شکیبا هستند. و با اینکه قادر به درک حقیقت دیگران هستند. نسبت به آن ها با تمسخر، جدال یا بدرفتاری برخورد نمی کنند.

بیشتر بخوانید: مهارت حل مسئله (Problem-solving skill) چرا انقدر مهم است؟

۳) برخورداری از حس وظیفه شناسی و تعهد

خودشکوفایی فردی تنها در صورتی محقق خواهد شد. که انسان ها نسبت به کار و اموری که به عهده گرفته اند. احساس وظیفه و تعهد کنند. افراد خودشکوفا سرشار از حس وظیفه شناسی نسبت به کار خود هستند. و خود را بخش جدایی ناپذیری از آن کار می دانند. جنانچه گویی مثل قفل و کلیدش برای هم ساخته شده اند. حس تعهد نسبت به انجام کارهای محوله برای افراد خودشکوفا به نحوی است که حین انجام مسئولیت خود. در کار خود غرق می شوند. منظور از احساس غرق شدگی در انجام کارها احساسی است. که بر طبق آن فرد زمین و زمان را فراموش می کند. فرد آنچنان متوجه انجام کاری می شود که ثانیه او را و او ثانیه ها را فراموش می کند. این حس غرقگی در انجام کارها، از نظر روانشناختی یکی از لذت بخش ترین و مثمر ثمرترین حس هاست. این حس؛ حسی است که موجب رشد فردی شخص و رسیدن به خودشکوفایی او می شود.

۴) استقلال شخصی

افراد خودشکوفا دارای استقلال و نظم شخصی مخصوص به خود هستند. این افراد به دیگران نیازی ندارند. و آنچه آن ها به آن احتیاج دارند را نزد خودشان دارند. آن ها به این دلیل که به خوبی به ارزش کار خود واقف اند. به تشویق یا نکوهش دیگران بی توجه اند. آنها می توانند با اتکا به علم و دانش و تجربه خود بهترین تصمیم ها را گرفته. و برای تحقق آن تصمیم بهترین رویه ها را طی کنند. شخصیت های بهنجار و خودشکوفا از خودکفایی مثال زدنی برخوردارند. چنانچه استقلال شخصی آن ها آنان را از هرگونه آسیبی در شرایط بحرانی مصون می دارد.

۵) نوع دوستی

خودشکوفایان افرادی هستند که نسبت به همه انسان ها و هم نوعان خود احساس همدلی و محبت دارند. آن ها خود را یکی از اعضای یک مجموعه بزرگ و به عنوان یک عضو خانواده در نظر می گیرند. و معتقدند”چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرارا”. این افراد با دیگر هم نوعان خود همچون برادر یا خواهر خود رفتار می کنند. و آن ها را از خودشان می دانند. در واقع این افراد واجد هنر عشق ورزیدن. به دیگران و هم نوعان خود هستند.

۶) حس طنز مهربانانه

افراد واجد حس خودشکوفایی طنازهای بی بدیلی هستند. که می توانند با دیگران به نرمی و بدون هرگونه تمسخر و پرخاشگری شوخی مهربانانه کنند. گاهی اوقات در عبارات طنزآمیز افراد نوعی دشمنی و خصومت نهفته است که موجب آزار دیگران می شود. گاهی نیز در عبارات طنزآمیز افراد تمسخر برتری طلبانه وجود دارد که هدف آن تحقیر فرد مقابل است. طنازی افراد خودشکوفا و شوخی های آنان از نوع دیگری است. در شوخی ها و طنازی های افراد خودشکوفا طنزی مهربانانه همراه با نکته ای آموزنده وجود دارد. آنان شاید در قبال این نوع طنازی بخواهند بدون هرگونه آزار یا تمسخر. با مهربانی هر چه تمام تر نکته ای را به مخاطب خود گوش زد کنند. نکته ای که با استفاده از این حس طنز مهربانانه تاثیرگذارتر خواهد بود.

۷) آفرینندگی

افراد خودشکوفا انسان هایی مبدع و مبتکر هستند. به عبارت دیگر خودشکوفایان بدعتگرایان سنت های دیروزند. آنان به دنبال تازه ها هستند. آنان به دنبال خلق و ایجاد امکانات جدید هستند. به دیروز نظر دارند اما از آن ناراضی اند و در فکر آفرینندگی فردا و آینده هستند. افراد خودشکوفا قادرند با استفاده از قدرت خلاقیت و آفرینندگی خود از کاه هایی که باد آن ها را به هر سویی می برد. کوه های پابرجا و مستحکمی بسازند. در یک کلام خودشکوفایان آفرینندگی و ابتکار را هنر خود می دانند. و در آن غرق می شوند.

تفاوت توانایی خودشکوفایی با گرایش به خودشکوفایی در چیست؟

دو مسئله مهمی که در این حوزه مطرح می‌شوند، توانایی خودشکوفایی و گرایش به آن هستند. در نگاه اول ممکن است هردوی این موضوعات مترادف خودشکوفایی بنظر برسند اما دارای تفاوت‌های مهمی هستند که برخی افراد را به صورت عملی به یک انسان خود شکوفا تبدیل می‌کند. به بیان ساده‌تر می‌توان گفت که گرایش به خود شکوفایی و تبدیل شدن به یک شخصیت قدرتمند، موفق و کاریزماتیک در تمامی افراد وجود دارد. در مقابل توانایی خود شکوفایی قرار دارد که فاکتور بسیار تعیین کننده‌ای است.

درواقع افرادی موفق به استفاده از حداکثر ظرفیت‌های خود می‌شوند که توانایی خودشکوفایی در آن‌ها وجود داشته باشد. البته در این بین نمی‌توان از گرایش به خود شکوفایی غافل شد؛ چرا که گرایش به self-actualization مقدمه‌ و پیش نیاز توانایی خود شکوفایی است. گرایش به خود شکوفایی می‌تواند آسیب ببیند و ضعیف شود. بدین منظور صحبت با مشاور و درمان فرد راهکار خوبی برای تقویت دوباره این گرایش خواهد بود.

چگونه به خودشکوفایی برسیم؟

برای رسیدن به خودشکوفایی نیازمند طی کردن سلسله مراتب خاصی هستید. تصمیمات هیجانی و ناگهانی در صورتی که مقدمات لازم را فراهم نکرده باشید، می‌تواند برای شما طاقت فرسا باشد و حتی منجر به شکست شود. ابتدا باید مسئولیت پذیری خود را تقویت کنید و خود را آماده پذیرش اتفاقات آینده کنید. مارک منسن (نظریه پرداز) اعتقاد دارد اگر شما قدرتمند باشید، مسولیت‌های زیادی خواهید داشت؛ اما اگر مسئولیت پذیری باشید، به واسطه پذیرش مسئولیت، قدرتمند خواهید بود. همچنین یکی دیگر از راه‌های رسیدن به خودشکوفایی، داشتن شناخت عمیق نسبت به خودتان است. شما باید به سطح خوبی از خود شناسی و شناخت توانایی‌های بالقوه خود برسید تا انرژی خود را در این مسیر، به صورت صحیح مصرف کنید و شکست نخورید. در نهایت مهم‌ترین اقدام برای رسیدن به خودشکوفایی، برطرف کردن نیازهای اولیه است که در ادامه راجع آن بیشتر صحبت خواهیم کرد.

برای آموزش و یادگیری خودشکوفایی چه کاری انجام دهیم؟

در حال حاضر آموزش‌های آکادمیک زیادی برای نشان دادن راه و رسم رسیدن به خودشکوفایی وجود دارد. به عنوان مثال، خودشکوفایی آزمندیان یکی از دوره‌های پرطرفدار آموزش خودشکوفایی است. همچنین مطالعه منابع مفید از جمله کتاب خودشکوفایی ماکسول مالتز در این زمینه می‌تواند بسیار مفید باشد. در این کتاب ماکسول با توجه به شغل خود که جراح زیبایی بوده است، نمونه‌های مختلفی را ذکر می‌کند و به خوبی ترسیم می‌کند که یک انسان خودشکوفا چه ویژگی‌هایی دارد. به صورت خلاصه ویژگی افراد خودشکوفا از نظر ماکسول مالتز به شرح زیر است:

• ذهنی آماده: این افراد از صمیم قلب خواهان پیشرفت هستند و اصطلاحا روی خودشکوفایی خود تمرکز دارند.
• احساس مثبت: افراط در منطق گرایی و مقایسه خود با دیگران، می‌تواند رویا پردازی و احساس مثبت شما را درمورد توانایی‌های خود تضعیف کند. روانشناسان به صورت امید توصیه می‌کنند که برای رشد خودشکوفایی حتما احساس مثبتی داشته باشید. طبیعی است که با وجود مشکلات و بحران‌های فراوانی که وجود دارد، داشتن احساس مثبت به مدت طولانی کار سختی خواهد بود. یک ترفند بسیار کارآمد این است که شما به خوبی قدر لحظات خوب خود حتی در حد دیدن یک عکس زیبا یا گوش سپردن به یک ترانه گوش نواز را بدانید و اصطلاحا به خوبی آن را درک کنید.
• مشارکت: مفهوم مشارکت با اشتیاق گره خورده است. برای اینکه بتوانید توانایی‌های بالقوه خود را شکوفا کنید، سعی کنید در جریان کار خود غرق شوید؛ به طوری که متوجه گذر زمان نشوید. این همان اشتیاق در کار است که پیش نیاز شکوفایی خلاقیت و عملکرد بدون نقص است.
• معنا: مشخص کردن هدف و اصطلاحا معنا بخشی یکی دیگر از موارد یاد شده در ویژگی انسان خودشکوفا است. تحقیقات ثابت کرده افرادی که از حداکثر ظرفیت خود استفاده می‌کنند، همواره می‌توانند به چرایی کار خود پاسخ دهند. به بیان دیگر برای عملکرد خود معنا و مفهوم بخصوصی دارند. کشف این معنا و ارزش‌گذاری آن به عهده شما خواهد بود و یک مسئله شخصی است.
• روابط: شخصی که گرایش به خودشکوفایی دارد، روابط خود را بهبود می‌بخشد. صرف انرژی زیاد برای روابط سمی و انرژی‌گیر می‌تواند شما را از مسیر شکوفا کردن استعدادهای خود و پیشرفت باز دارد. پس توانایی خودشکوفایی در داشتن روابط خوب کاملا ملموس است.
• دستاورد: فاکتور دیگر مشاهده نتایج و دیدن نتایج خودشکوفایی در زندگی است. ارزیابی نتایج می‌تواند انگیزه شما برای ادامه دادن را تقویت کند.

نتیجه آموزش خودشکوفایی چیست؟

شاید بپرسید که این همه تلاش برای خودشکوفایی چه فایده‌ای دارد؟ در حال حاضر تاثیر خودشکوفایی در جوامع مدرن ارزیابی شده است. تحقیقات نشان داده‌اند که یک انسان خودشکوفا همواره در جهت تعامل مثبت یا دیگران و پیشرفت خود، خانواده و کشور خود گام برمی‌دارد. مهم‌تر از همه اینکه دغدغه‌های ذهنی این افراد پیرامون مسائل مفید و سودمند است. آن‌ها کمتر درگیر بیماری، اعتیاد، فقر و… می‌شوند. امروزه اهمیت آموزش به کودکان در جامعه و نهادینه کردن گرایش و توانایی خودشکوفایی در آن‌ها، از اهمیت بالایی برخودار است؛ چرا که تامین داشتن آینده سالم برای اکثر افراد جامعه، با آموزش آن‌ها در کودکی میسر می‌شود.

نمونه تست خودشکوفایی

یکی از راه‌ها برای اینکه بدانید در حال حاضر به چه میزان شخصیت self Actualization دارید، پر کردن پرسشنامه خودشکوفایی است. این پرسشنامه های بر اساس فاکتورهای ذکر شده در مورد افراد خودشکوفا تنظیم شده است. این آزمون‌ها معمولا توسط انجمن روانشناسان‌ آمریکا طراحی می‌شوند. کوچک‌ترین آزمون خودشناسی دارای 8 سوال است. شما با پاسخ دهی به این سوالات و انتخاب گزینه‌هایی مثل: موافق، کاملا موافق، مخالف و کاملا موافق میزان عزت نفس و خودشکوفایی خود را بر اساس نمره در نظر گرفته شده برای هر گزینه، متوجه شوید. البته باید توجه کنید که آزمون خودشکوفایی به تنهایی نمی‌تواند به شما نشان دهد که توانایی شما در این زمینه چه قدر است. مطالعه و خودشناسی در کنار تست خودشکوفایی می‌تواند ترسیم درستی را راجع به این خصیصه به شما نشان دهد.

جمع بندی

در این مقاله سعی کردیم تا معیارهای و ویژگی انسان های خودشکوفا و چگونگی رسیدن به خودشکوفایی را برای شما شرح دهیم؛ چرا که امروزه یکی از توانایی‌های مهم و تعیین کننده در مسائل مختلف خودشکوفایی است. مفاهیمی مثل تفاوت گرایش به خودشکوفایی و توانایی خودشکوفایی، نتیجه آموزش خودشکوفایی، نظریه‌های مهمی از جمله طرحواره هرم مازلو و نظریه راجرز، چگونگی رسیدن به خودشکوفایی و… مطرح شد که امیدواریم مورد توجه شما قرار گرفته باشد.